Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
free dance
U
قسمت ازاد مسابقه رقص بااسکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dance
U
رقصیدن
dance
U
رقص
Which of your tunes shall I dance?.
<proverb>
U
به کدام سازت برقصم ؟.
dance studio
U
آموزشگاهرقص- رقاصخانه
dance floor
U
محلمخصوصرقصدر رستوران
song and dance
U
توضیح گریز آمیز
song and dance
U
توضیح زاید
song and dance
U
توضیح واضحات
song and dance
U
حرف
song and dance
U
رقص و آواز
lead one a dance
U
گربه رقصاندن
dinner dance
U
میهمانیرقص
ghost dance
U
رقص ارواح
dance to a different tune
<idiom>
U
نوع گفتارونوع رفتارراتغییر دادن
dance skating
U
رقص دونفره زن و مرد
square dance
U
رقص محلی امریکا
formal dance
U
بال
[رقص]
formal dance
U
مجلس رقص
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
song and dance
<idiom>
U
دلیل آوردن
to lead one a dance
U
گربه رقصاندن
belly dance
U
رقص شکم
to step a dance
U
پای کوبیدن
to step a dance
U
دست افشاندن
to step a dance
U
رقصیدن
step a dance
U
پای کوبیدن
step a dance
U
دست افشاندن
step a dance
U
رقصیدن
square dance
U
رقص چوبی
snake dance
U
رقص مارپیچی
pyrrhic dance
U
یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
round dance
U
رقص چوبی
round dance
U
والتز
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
sword dance
U
رقص شمشیر
tea dance
U
ته دانسان
toe dance
U
رقص روی نوک پا
barn dance
U
مهمانی رقص
tea dance
U
مهمانی چای ورقص
tap dance
U
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
toe dance
U
رقاصه روی نوک پا
saint vitus's dance
U
داء الرقص
This new dance at the discotheques is all the rage .
U
این رقص جدید دردیسکو تک ها مد روز شده است
saint vitus's dance
U
کره
To play ducks and drades with someone. To stall someone . To lead somebody a pretty dance.
U
کسی را سر دواندن
i did that of my own free will
U
این کار را کردم
free
<adj.>
U
دست و دلباز
free
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
i did that of my own free will
U
به میل خود
free in and out
U
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
having free will
U
فاعل مختار
having free will
U
ازادکار
free for all
U
زدوخوردهمگانی
free for all
U
داد وبیداد
You are free to go now.
U
اکنون آزادید بروید.
free will
U
اختیار
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
مجاز منفصل
free
U
حرکت قایق در جلو باد
free
U
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free
U
بازیگر ازاد
free
U
ترخیص کردن میدانی
free
U
جایز
free
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
U
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
U
فاقد
free
U
تحویل
free
U
بخشودن
free
U
ازادکردن
free
U
بطور مجانی ازادکردن
free
U
رها
free will
U
اراده ازاد
free-for-all
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free will
U
اختیاری
free
U
ازاد
free
U
مطلق
free
U
مستقل
free
U
اختیاری مختار
free
U
مجانی
free
U
رایگان سخاوتمندانه
free
U
روا
free will
U
ازادی اراده
free
U
موجود در دیسک یا حافظه
free will
U
طیب خاطر
free-for-all
U
مسابقه بین این اسبها
free on rail
U
تحویل کالا روی قطار
free on truck
U
تحویل کالا روی کامیون
free trader
U
بدون گمرک
free oscillation
U
نوسان ازاد
free person
U
حر
guns free
U
توپها اتش باختیار
free play
U
بازی ازاد
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
U
منطقه ازاد
free world
U
کشورهای غیرکمونیست
obsolescence free
U
دستگاه متروک
running free
U
خلاص کار کردن
mean free for scattering
U
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path
U
مسافت ازاد میانگین
mean free path
U
مسافت ازاد متوسط
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
leave someone free to
U
مخیر گذاشتن کسی
free on rail
U
تحویل در راه اهن
heart free
U
مبرا از عشق
heart free
U
ازاد ازقید عشق
free world
U
جهان ازاد
free with ones money
U
ولخرج
free sample
U
نمونه مجانی
free stream
U
جریان ازاد
free support
U
تکیه گاه ازاد
free surface
U
سطح اب ازاد
free surface
U
مخازن ازاد اب
free surface
U
سطح ازاد
free swimming
U
شناور
free swimming
U
قادر به شنا
free rocket
U
موشک غیر هدایت شونده
free thinker
U
وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers
U
ازاد فکران
free thinkers
U
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free spool
U
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free spokenness
U
ساده گویی
free spokenness
U
رک گویی
free silver
U
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free space
U
فضای ازاد
free space
U
فضای خالی
free spillweir
U
سرریز ازاد
free spoken
U
رک گو
free safety
U
مدافع در منطقه ضعف
free rotation
U
چرخش ازاد
free spoken
U
ساده گو
free spoken
U
بی پرده
free spoken
U
بی محابا
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
free thought
U
وارستگی از مذهب
free skating
U
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free radical
U
رادیکال ازاد
free vortex
U
گرداب ازاد
free WAIS
U
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free position
U
روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free wheel
U
حرکت بدون رکاب زدن
free play
U
بدون محدودیت
free play
U
لق
free play
U
ازاد
free wheeling
U
بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling
U
حالت خلاصی
free volume
U
حجم ازاد
free verse
U
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free turbine
U
توربین ازاد
free rocket
U
موشک ازاد
free thought
U
ازادی فکر لامذهب
free throw
U
پنالتی
free throw
U
پرتاب ازاد
free throw
U
پاس بدون مانع
free redical
U
بنیان ازاد
free throw
U
پرتاب بدون مانع برای یار
free tower
U
برج ازاد
free recall
U
یاداوری ازاد
free tower
U
برج پرش ازاد
free trader
U
تجارت ازاد
free wheeling
U
خلاصی
running free
U
بادبانی با باد پاشنه
free rider
U
آدم انگل
tax-free
<adj.>
U
معاف از مالیات
tax-free
<adj.>
U
بدون مالیات
Free Classicism
U
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
free from taxes
<adj.>
U
بدون مالیات
free rider
U
آدم لاشخور
free rider
U
آدم مفت خور
barrier-free
U
بدون حائل
free from taxes
<adj.>
U
معاف از مالیات
Free Gothic
U
احیای سبک گوتیک
Free style
U
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
problem-free
<adj.>
U
بدون دردسر
trouble-free
<adj.>
U
بدون زحمت
problem-free
<adj.>
U
بدون زحمت
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف منظر
trouble-free
<adj.>
U
بدون دردسر
free shipping
<adj.>
U
ارسال مجانی
Free Tudor
U
[سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed,
<adj.>
U
دست و دلباز
postage-free
<adj.>
U
حمل رایگان
free shipping
<adj.>
U
حمل رایگان
postage-free
<adj.>
U
ارسال رایگان
free shipping
<adj.>
U
ارسال رایگان
postage-free
<adj.>
U
ارسال مجانی
sailing free
U
باد ازاد
free-standing
U
خودایستا
free-standing
U
غیرمتصل
free-standing
U
مجزا
free-standing
U
مستقل
free-standing
U
آزاد
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف در رویت
fat-free
U
بدونچربی
free house
U
مغازهایکهچندیننوعآبجومیفروشد
free kick
U
ضربهآزاددرفوتبال
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com